خادم | شهرآرانیوز؛ سعدی را «معلم دوران پختگی زبان ادب فارسی» دانسته اند که زبانش در نهایت پروردگی و در اوج فصاحت و بلاغت است و هنوز زنده و پویا. محمدعلی فروغی درباره شباهت زبان امروز ما با زبان سعدی که هفتصدسال از آن میگذرد، چنین گفته است: «گاهی شنیده میشود که اهل ذوق اعجاب میکنند که سعدی هفتصدسال پیش به زبان امروز ما سخن گفته است، ولی حق این است که سعدی هفتصدسال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفته است، بلکه ما پس از هفتصدسال به زبانی که از سعدی آموخته ایم، سخن میگوییم، یعنی سعدی شیوه نثر فارسی را چنان دل نشین ساخته که زبان او زبان رایج فارسی شده است.» اما همه هنر او در زبان و مهارتش در به کارگیری از آن خلاصه نمیشود؛ بوستان و گلستان و غزلیات و دیگر اشعار او از لحاظ اخلاقی و اجتماعی و سیاسی بسیار نکتهها دارد.
داریوش شایگان در پیشگفتار کتاب «پنج اقلیم حضور» به سراغ پنج تن از بزرگان تاریخ ادب ایران، یعنی فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ رفته است تا ببیند چرا جان ایرانیان این اندازه با شعر عجین است و چرا برای شاعران بزرگشان حرمتی قائل اند که در هیچ جای جهان نمونه اش را ندیده است. او در این اثر نوشته است: «ما ایرانیان هر یک به طریقی مدیون کلام اوییم. تعالیم سعدی در قالب زبانی فصیح و موجز و موزون که گاه به مایه طنز نیز آراسته است، آویزه گوش و ورد زبان ماست و همه جا برحسب شرایط و موقعیتهای گوناگون با اطمینان به آنها رجوع میکنیم.»
سعدی نه فقط در زندگی ایرانیان و فارسی زبانان حضور دارد، بلکه بر شعرا و ادیبان غربی مانند گوته و پوشکین هم تأثیر گذاشته است، به طوری که پوشکین را «سعدی جوان» لقب داده بودند. به مناسبت روز بزرگداشت او، چند مقاله و پژوهش را معرفی میکنیم که هم متنوع است و هرکدام به ویژگیهایی از زبان و جهان سعدی میپردازد و هم در دسترس است و میشود با جست وجو در اینترنت آنها را یافت و خواند.
«نقش تعلیمی غزل در آرمان شهر سعدی» عنوان مقالهای است به نویسندگی دکتر اصغر دادبه. آنچه در این اثر پژوهشی میخوانیم درباره هدف سعدی، در مقام شاعری اندیشمند و متفکری اصلاح طلب، طراحی آرمان شهری است که در آن عدالت و انصاف حاکمیت یابد و هرکس به قدر شایستگی خود بهرهمند شود. سعدی در گلستان وضع موجود جوامعی را که میشناسد، مورد نقادی قرار میدهد و در بوستان به طراحی آرمان شهر میپردازد. دیگر سرودههای سعدی، به ویژه قصاید و غزلهای او نیز در خدمت آرمان شهر قرار میگیرند و نقشی تعلیمی دارند.
بدین ترتیب که اول، مردم را به زندگی عاشقانه و شادخوارانه فرامی خوانند که زندگی در آرمان شهر باید چنین باشد؛ دوم، نقش موسیقی را که در تعلیم و تربیت بسیار مؤثر است، ایفا میکنند؛ سوم، ابزاری هستند در خدمت آموزش دائمی و به تعبیر امروز در خدمت آموزش و بازآموزی، ازآن رو که غزل، بارها و بارها خوانده میشود و خواننده هربار نه نکته بلکه نکات بسیار میآموزد.
دادبه که یکی از پژوهشگران نامدار آثار سعدی است، در مقاله «سعدی؛ سنت و نوآوری» بر این باور است که سعدی سنت گرایی است نوآور.
بر این اساس سعدی با تکیه بر سنتهای ادبی پیش از خود، یعنی میراث ادبی خراسان و با اصلاح و تکمیل آن ها، چنان که خود میخواست و میاندیشید، مکتب ادبی فارس یا مکتب ادبی شیراز را بنیاد نهاد. در نثر، گلستان را پدید آورد که هم از لحاظ چگونه گفتن شاهکار است، هم از لحاظ چه گفتن (طرح مسائل اخلاقی و اجتماعی و نقد نهادهای اجتماعی) کتابی است که قرنها کتاب درسی فارسی گویان جهان بود. در حوزه شعر، هم بوستان را سرود که در آن به طرح هدف نهایی اش یعنی طرح آرمان شهر پرداخت، هم به سرودن غزلها و قصایدی پرداخت که هر دو در نوع خود بدیع اند، سرو دههایی که آنها را به صفت «سهل ممتنع» موصوف ساخته اند.
سرودههای او جمله سخن عشق است که به گفته او «سخن عشق است و دیگر قال وقیل است». این عشق از عشق حسی مجازی تا عشق حقیقی عرفانی را دربرمی گیرد و آنچه در این حرکت تازگی دارد، اول، تأکید بر عشق حسی مجازی به عنوان تجربه ضروری در عشق است و به عنوان درآمدی بر فهم عشق؛ دوم تأکید بر عشق به انسان و گونهای انسان گرایی (اومانیسم) که در همه نوشتهها و سرودهها هدف نهایی سعدی است.
کامیار عابدی شال در مقالهای پژوهشی با عنوان «پارسی را به جهان، رونق و آوازه از اوست» به بررسی آثار نثرنویسان معاصر در مکتب سعدی پرداخته است.
این مقاله باتوجه به ویژگیهای زبانی هر قوم و نیز خصوصیات زبان فارسی دری و همچنین نقش سعدی در تحول این زبان به بیان مقدمهای در زمینه نثر سعدی و برخی نثرنویسان معاصر و متأثر از سعدی میپردازد که در مکتب سعدی و از وی در امر نگارش خویش بهرهها برده اند.
این نویسندگان و نوع نگارش آنان در طبقه بندیهای مختلفی مانند ادیبان: محمدعلی فروغی، سعید نفیسی و...، تاریخ نگاران: اقبال آشتیانی، فریدون آدمیت و...، دانشوران فرهنگی: محمود صناعی، ایرج افشار و...، روزنامه نگاران: فرامرزی، محمود عنایت و...، مترجمان: محمد قاضی، نجف دریابندری و...، طنزنویسان: علی اکبر دهخدا، فریدون توللی و...، خاطره نگاران: مستوفی و... و داستان نویسان: جمالزاده، پرویزی و... قرار گرفته اند و کامیار عابدی در مقاله «پارسی را به جهان، رونق و آوازه از اوست» که در مجله «سعدی شناسی» منتشر شده، به آن پرداخته است.
یکی دیگر از آثار پژوهشی درباره سعدی، مقاله «مقاومت زیردستان در برابر قدرت با سازوکار ایدئولوژیک در بوستان سعدی» کار مشترک نعمت ا... ایرانزاده، محمدحسن حسن زاده نیری و سعیده قاسمی است.
نویسندگان در این پژوهش، با اساس قراردادن آثار سعدی، به طرح پرسشی پرداخته اند مبنی بر اینکه طبقه رعیت چگونه به کسب قدرت در ساختار اجتماعی میپرداختند. نظر به کارکرد چندجانبه گفتمانها در متون قرن هفتم، یافتههای پژوهش از این قرار است که در کنار صوفیان و زاهدان و دستههای گوناگون اجتماعی که برای کسب قدرت، سازوکارهای ویژه خود را به کار میگیرند، از دیگر سو، گروه زیردست و رعیت نیز با تصرف و تغییراتی در آن ابزارها، به برساختهای جدید قدرت دست مییازند؛ آنان با تلفیق پندارها با باورهای دینی و عرفانی و عرفی موجود در جامعه که در عین حال، باعث فرمانبری و انقیاد خود ایشان شده است، به بسط سازوکاری میاندیشند که با بازپخش و اعمال آن، بتوان به گونهای بهره برد تا برترین مقامات را به اطاعت و تسلیم وا داشت.
بدین ترتیب، با نگرشی ساختارشکنانه به متون، کنش و تعامل پیچیده میان کنشگران، جایگزین تصور فروکاهنده مبنی بر تعامل یک جانبه میان گروههای فاعل اجتماعی میشود.
الهام شاعران و نویسندگان نامدار جهان از آثار سعدی، موضوعی است که توجه بسیاری از پژوهندگان ادبی ایران را به خود اختصاص داده است. مقاله «نگاهی به دیوان غربی-شرقی و تأثیر کلام سعدی بر گوته» اثر دکتر سیدسعید فیروزآبادی، از جمله این آثار است.
همگان حافظ را سرچشمه الهام گوته، شاعر نامدار آلمان، میدانند. دراین باره، مقالههای بسیاری نگاشته شده، ولی نکته مهم در این زمینه، تأثیر دیگر سخنوران بزرگ پارسی زبان بر گوته است. سالها پیش از ترجمه هامرپورگشتال از دیوان حافظ، آدام اولئاریوس، فرستاده دربار اشلزویگ هولشتاین به اصفهان عهد صفوی، گلستان سعدی را به آلمانی ترجمه کرده بود و این ترجمه نه تنها بر گوته، بلکه بر بسیاری از شاعران و نویسندگان آلمانی زبان تأثیر نهاد.
این تأثیرپذیری گاه همچون غزلهای حافظ بر صور خیال و خیال بندیهای گوته تأثیر نهاده و گاه شاعر آلمانی سخن سعدی را بی کم وکاست آورده است. مقاله «سعدی و گوته» نوشته دکتر سعید فیروزآبادی که در مجله «ادبیات تطبیقی جیرفت» منتشر شده، یادآور برخی از این ویژگیها و در عین حال اهمیت ترجمه گلستان سعدی به زبان آلمانی است.
جان ا... کریمی مطهر و تبسم ره کهنموئی نیز در مقاله «پوشکین؛ سعدی جوان روسیه (جایگاه سعدی در اشعار پوشکین)» به تأثیر پذیری پوشکین از آثار سعدی پرداخته اند.
پوشکین پدیده فوق العادهای در ادبیات روسیه و حتی جهان است که در آثارش ایدههای جهانی میدرخشند. هیچ کس مانند پوشکین توانایی مبدل شدن به انسان دیگر ملل و این چنین موثق از زبان او حرف زدن را ندارد. این ویژگی پوشکین در توصیف فرهنگ و نابغه بزرگ ایران، سعدی، آن قدر زیاد است که در سال۱۸۲۴ و پس از چاپ منظومه «فواره باغچه سرای»، با سرلوحهای از سخنان سعدی، شاهزاده شالیکوف، ناشر مجله دامسکی ژورنال، به او لقب «سعدی جوان» داد؛ زیرا پوشکین برای نخستین بار در ادبیات روسیه نشان داد که چگونه باید سعدی، نابغه ایرانی، را توصیف کرد.
نویسندگان در این مقاله به موضوع پوشکین و سعدی و نیز به نقش ارزشمند و کلیدی سخنان سعدی در بیان اندیشههای پوشکین در منظومه «فواره باغچه سرای» و بعضی از آثار دیگرش پرداخته اند. برخی اندیشههای سعدی، مانند سرلوحه «فواره باغچه سرای» که برگرفته از باب اول بوستان سعدی است، در بسیاری از آثار و مکاتبات پوشکین به وفور تکرار شده و همچون یک مَثَل بین مردم روسیه ساری و جاری است.